چاقی باعث افسردگی میشود یا افسردگی باعث چاقی؟
گاهی گفته میشود که افسردگی پاسخ انسان به مشکلات و اجبارهای زندگی است. مثلاً کسانی که در کار و تحصیل یا زندگی زناشویی خود موفق نیستند، یا یکی از عزیزان خود را از دست داده اند، حالتهایی از غمگینی، خمودگی، بی انرژی بودن و بی علاقگی را تجربه میکنند. در واقع این حالتها دالّ بر نشانه ها و علائم افسردگی هستند. این افراد ناامید از بهبود شرایط هستند و خود را برای تغییر اوضاع درمانده میدانند. دقیقا مشابه همین حالتها را در بعضی از افراد چاق میتوانیم به وضوح ببینیم. پژوهش های مختلف نشان داده است که بروز افسردگی در افراد چاق بیشتر از دیگران است. چرا؟
برای پاسخ به این سوأل ابتدا باید به مقوله درماندگی توجه کنیم. درماندگی حالتی است که فرد زمانی آن را تجربه میکند که برای رسیدن به هدف خاصی تلاش زیادی به خرج میدهد ولی به نتیجه مطلوب نمیرسد. افراد چاق زیادی را دیده ایم که نه تنها غمگین، خموده، ناامید و بی علاقه نبوده اند بلکه شادتر و امیدوارتر از افراد لاغر هم هستند. شاید این افراد هیچ تلاشی را برای لاغر شدن به خرج نداده اند تا درماندگی و سرخوردگی را تجربه کنند! همین که تلاش و زمان زیادی را برای لاغر شدن صرف کنند و موفق نشوند، درماندگی از تغییر و بهبود را تجربه میکنند، عاملی که افسردگی را با خود به همراه دارد. اینجاست که باید خاطرنشان شد که افراد چاق نباید عجولانه و بدون آگاهی تصمیم بگیرند لاغر شوند چرا که احتمال شکست خود را بالا میبرند، مخصوصا زمانی که رویکردی چندوجهی برای درمان اتخاذ نشود.
این رویکرد چندوجهی شامل موارد زیر است: تغذیه صحیح، فعالیتهای بدنی و ورزشی مناسب، تنظیم ترشحات هورمونی غدد درون ریز، مراجعه به روانشناس و مشاور با هدف تغییر سبک زندگی ناکارآمد گذشته و حل مسائل مرتبط با روانشناسی. اگر لاغر شدن تابعی از این تلاش هدفمند و همه جانبه نباشد و شکست بخورند در بلندمدت درماندگی و ناامیدی از تغییر، باعث افسردگیشان میشود.
علاوه بر درماندگی افراد چاق، عامل دیگری که میتواند آنها را مستعد افسردگی کند، مقایسه کردن خود با دیگران است در دنیایی که لاغر بودن مُدِ روز بحساب میآید. فکر به اینکه مورد توجه دیگران مخصوصا جنس مخالف قرار نمیگیرند. کم کم این افکار چنان از نظر ذهنی او را خسته میکند که به جای آرامش داشتن برای غلبه بر چاقی، تحت تأثیر مقایسه کردن خود با دیگران قرار میگیرد و حتی گاهی فکرخوانی هم میکند مثلاً “چون من چاق هستم احتمالاً از اینکه با من خرید بیاید خجالت میکشد و برایش افت کلاس حساب میشود”.
مقایسه کردن خودشان با دیگران در بیشتر مواقع نابجا قلمداد میشود چون هرکسی شرایط خاصی برای زندگی خود دارد. این مقایسه کردن ذهنی نابجا افراد چاق را مستعد افسردگی میکند و چون در طول روز بارها تکرار میشود و نتیجه گیری خاصی را در بر ندارد، حسی دال بر نفرت از خود، خودتخریبی یا خودسرزنشی را برای فرد به همراه دارد. کم کم این افکار و ذهنیت های منفی از خود، کل سطح ادراکی و روان فرد را تحت تأثیر قرار داده و باعث حالتی دال بر بی انرژی بودن و خمودگی در فرد میشود. بی انرژی بودن، خمودگی و بی علاقگی به امور، مشخصه اصلی افراد افسرده است.
در این راستا باید خاطرنشان کرد که بهتر است افراد چاق با آگاهی نسبت به افکار، حالتها و رفتارهای خاص خود، که در طول زمان تجربه میکنند و میتواند عاملی برای افسردگی باشد با کمک روانشناس شناسایی کرده و بر آن فائق آیند. چرا که ارتباط چاقی و افسردگی کاملاً دو سویه است یعنی هم افسردگی باعث چاقی میشود و هم چاقی باعث افسردگی. از یک طرف با غلبه افسردگی بر فرد، امید و انگیزه برای لاغر شدن کم خواهد شد چون انرژیای که باید برای تغییر وجود داشته باشد، نیست. و از طرف دیگر با چاق شدن، محدودیت هایی از قبیل؛ زود خسته شدن، کم تحرکی، خواب بیشتر و … خواهیم داشت که در کنار نداشتن یک سبک زندگی مطلوب منجر به افسردگی خواهد شد.
مهدی علیمحمدی
روانشناس و مشاور خانواده
درباره نویسنده :
بدون دیدگاه